loading...

مسائل زناشويي و معرفي محصولات جنسي و بهداشتي

وقتي بيشتر ما گفتيم "من اين كار را مي كنم" ، احتمالاً تصور مي كرديم كه در يك اتحاديه سعادتمند پير مي شويم كه فقط با گذشت هر سال بهبود مي يابد. شايد ما خودمان را

بازدید : 442
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18


وقتي بيشتر ما گفتيم "من اين كار را مي كنم" ، احتمالاً تصور مي كرديم كه در يك اتحاديه سعادتمند پير مي شويم كه فقط با گذشت هر سال بهبود مي يابد. شايد ما خودمان را در 40 سال ديديم كه در ايوان جلوي خيابان تكان مي خورند و لبخند مي زنند كه نوه يا مادربزرگ هايمان در چمن جلوي آن بازي مي كنند. اما اين ديدگاه از خوشبختي پس از آن مي تواند پنج تا 10 سال از ازدواج كدر شود ، زيرا مسئوليت هاي كار و زندگي خانوادگي بر ما تأثير مي گذارد ، و زمان كيفيت با هم به طور طبيعي كاهش مي يابد. به تعداد خوبي از دوستان متاهل ما كه در اين زمان شروع به طلاق مي كنند ، بيفزاييد و فرهنگي كه عمدتاً زوج هاي ازدواج طولاني مدت را به عنوان دشمنان مشاجره به جاي دوستداران وفادار به تصوير مي كشد ، و سعادت زناشويي احتمالاً اولين چيزي نيست كه به ذهن خطور مي كند. وقتي تصور مي كنيم براي يك عمر با هم باشيم.
به نظر مي رسد بيشتر تحقيقات قبلي از اين فرضيه كه ازدواج به طور كلي در گذر زمان در كيفيت كاهش مي يابد ، حمايت مي كند. با اين حال ، يك مطالعه جديد جالب به رهبري جامعه شناس پال آماتو اين اسطوره را به چالش مي كشد كه زوج هايي كه ازدواج مي كنند ، به خاطر اتحاديه ناخوشايند يا حداقل خسته كننده در سالهاي طلايي خود به سر مي برند.
مطالعه "تغيير در روابط همسران در دوره زندگي زناشويي" ، بي نظير است زيرا اولين كسي است كه مي تواند مسيرهاي روابط همسران را كه در آخر ازدواج كرده اند با كساني كه در نهايت طلاق مي گيرند ، مقايسه كند و يكي از معدود مواردي است كه دهه ها دنبال زوج ها مي رود. ، اين بدان معناست كه تعداد قابل توجهي از زوجين را در ازدواجهاي طولاني مدت شامل مي شد. دكتر آماتو و همكار وي اسپنسر جيمز از دانشگاه بريگام يانگ از شش موج داده از 20 سال بي ثباتي زناشويي در طول زندگي دوره زندگي استفاده كردند تا اندازه گيري كنند كه چگونه سه ويژگي مشترك كيفيت زناشويي (خوشبختي ، فعاليتهاي مشترك و اختلاف نظر) تغيير يافته است. به مرور زمان براي زوج هايي كه در اين مطالعه قرار گرفته اند ازدواج كرده و براي كساني كه طلاق گرفته اند.
آنها دريافتند كه در حقيقت كيفيت زناشويي براي زوجيني كه شكافته نيستند ، در طول سالها بهبود مي يابد. به طور خاص ، اگرچه خوشبختي زناشويي در سالهاي اوليه ازدواج اندكي كاهش يافت ، اما بعد از گذشت حدوداً 20 سال براي اكثر زوجين متاهل ديرينه بهبود يافت ، در حالي كه اختلاف نظر به طور مداوم با گذشت زمان بهبود مي يابد. فعاليت هاي مشترك - مانند تفريح ​​، غذا خوردن شام يا بازديد از دوستان با هم - پس از گذشت حدود 20 سال ، با وجود افت سال هاي اوليه ، نيز بهبود يافته است. نويسندگان خاطرنشان مي كنند كه "تقريباً نيمي از همه ازدواج ها يك عمر طول مي كشد ، و چشم انداز طولاني مدت بيشتر اين ازدواج ها خوش بين است ، با خوشحالي و تعامل بسيار زياد و اختلاف نظر رو به زوال است."
من اين فرصت را داشتم كه با برخي از يافته هاي اين مطالعه با پل آماتو ، كه آرنولد و بت هافمن امريتوس استاد جامعه شناسي خانواده و جمعيت شناسي در دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا است ، بحث كنم. مصاحبه زير براي شفاف سازي ويرايش شده است.
Alysse ElHage: مطالعه شما از نظر زوجيني كه به آنها نگاه كرده ايد و به طور خاص چگونه آنها را گروه بندي كرده ايد با مطالعات كيفيت زناشويي قبلي متفاوت است. چرا اين تفاوت از نظر رويكرد شما به مطالعه و يافته هاي شما مهم بود؟
پاول آماتو: مطالعه ما براساس نمونه 20 ساله و طولي منحصر به فرد از 1617 همسر انجام شد. اين مطالعه از سال 1980 تا 2000 انجام شد ، بنابراين داده ها اخير نيستند. اما اين طولاني ترين مطالعه تفصيلي درباره ازدواج است كه ما داريم. و هيچ دليلي وجود ندارد كه فرض كنيم مسيرهاي كيفيت روابط امروز متفاوت از دهه هاي 1980 و 1990 است.

ما نمونه را به چند روش تقسيم كرديم ، اما مهمترين تقسيم بندي شامل جدا شدن زوج هايي بود كه سرانجام از كساني كه در كنار هم بودند جدا شدند. اگر همه را جمع كنيد (كه مطالعات قبلي انجام داده اند) ، ميانگين سطح كيفيت زناشويي با گذشت زمان كاهش مي يابد. دليلش اين است كه زوج هايي كه به سمت طلاق مي روند ، به طور فزاينده اي پريشان مي شوند و اين بر ميانگين كلي تأثير مي گذارد. يافته هايي از اين دست بسياري از محققان را به اين نتيجه رسانده است كه كيفيت زناشويي ناگزير با گذشت زمان رو به زوال مي رود. اما اگر روي زوج هايي كه در كنار هم قرار دارند ، تمركز مي كنيد و اكثريت آن است ، ميانگين سطح كيفيت زناشويي كاهش نمي يابد. درعوض ، شادي زناشويي به طور متوسط ​​نسبتاً بالا است و اختلافات زناشويي بطور قابل توجهي كاهش مي يابد.
Alysse ElHage: حداقل يكي از بخش هاي جالب اين مطالعه اين است كه نمونه شما شامل 205 زوجي است كه تا پايان مصاحبه هاي مطالعه 40 سال يا بيشتر ازدواج كرده اند. اين زوج هاي متاهل ديرينه چقدر براي اين يافته ها ارزش داشتند؟
پاول آماتو: زوجين در ازدواجهاي طولاني مدت براي مطالعه ما ضروري بودند. بيشتر مطالعات طولي در مورد كيفيت زناشويي روي دوره اوليه متمركز بوده است - معمولاً در پنج سال اول. ما درمورد تجربه همسران بعد از 20 ، 30 يا 40 سال از ازدواج ، چيزهاي كمتري مي دانيم. همانطور كه معلوم است ، اكثر آنها بسيار خوشحال هستند!
Alysse ElHage: شما اشاره كرديد كه پنج سال اول كانون مطالعات قبلي بوده است. به ياد دارم كه وقتي تازه متولد شده بودم به من گفتند: "چند سال اول سخت ترين است. اگر فقط مي توانيد در اين سال هاي ابتدايي گذر كنيد ، شانس بهتري براي ساخت آن داريد. "آيا درست است كه چند سال اول بسيار مهم است و آيا به همين دليل است كه مطالعات قبلي تمايل داشتند به سال هاي اوليه ازدواج توجه كنند؟
پل آماتو: سوال خوبي است. حداقل سالهاي ازدواج حداقل بالاترين ميزان طلاق ، حداقل پس از سال اول يا همين حدود است. در سال اول ازدواج افراد زيادي طلاق نمي گيرند. اما پس از آن ، احتمال طلاق به سرعت بالا مي رود. هرچه افراد طولاني تر ازدواج كنند ، احتمال طلاق بيشتر مي شود. اما سالهاي اخير افزايش طلاق در ازدواجهاي طولاني مدت را نشان داده است ، بنابراين خطر هرگز از بين نمي رود.
دليل اينكه اكثر مطالعات قبلي در پنج سال اول متمركز شده اند ، بخشي از آن است كه اين سالها به ويژه بحراني و جالب است ، اما همچنين به دلايل عملي. انجام تحقيقات طولي دشوار و گران است. هر چه مدت زمان بيشتري از زوجها پيروي كنيد ، هزينه هاي شما بيشتر مي شود و احتمال اينكه زوج ها را از طريق جذابيت از دست بدهيد بيشتر است - بايد براي رديابي آنها (تلاش زياد مردم) و ايجاد انگيزه براي مشاركت در آنها تلاش كنيد. مطالعات زيادي وجود ندارد كه افراد را تا 20 سال دنبال كند.
هنگامي كه زوجين در اوقات دشوار به هم مي چسبند ، به يكديگر وفادار بمانيد ، و به طور فعال براي حل مشكلات كار مي كنيد ، نتايج بلند مدت مثبت (در حالي كه تضمين نشده اند) رايج است.
Alysse ElHage: ما از تعدادي از مطالعات اخير مي دانيم كه آمريكايي هايي كه تحصيلات دانشگاهي دارند احتمال ازدواج بيشتر ، بچه هايي در ازدواج و داشتن ازدواج در مقايسه با آمريكايي هاي با تحصيلات كمتر دارند. با اين حال ، در مطالعه خود ، هيچ تفاوتي از نظر كيفيت زناشويي بين زوجين تحصيل كرده و غير دانشگاهي تحصيل نكرده ايد. اين يافته را براي ما توضيح دهيد - چرا هيچ تفاوتي ندارد؟
درست است كه زوج هاي تحصيل كرده در دانشگاه ها نسبت به زوج هايي كه تحصيلات كمتري دارند (حداقل در ايالات متحده و اكثر كشورهاي غربي) ازدواج هاي پايدار دارند. اما تحقيقات قبلي ، از جمله خود ما ، تنها تفاوت هاي جزئي در خوشبختي زناشويي بين اين گروه ها را نشان مي دهد. يافتن ثبات ممكن است نشان دهنده گرايش زوجين تحصيل كرده با وجود تنش زناشويي در كنار هم باشد. شايد زوجين تحصيل كرده داراي انعطاف پذيري اقتصادي و پشتيباني اجتماعي بيشتري باشند - منابعي كه به آنها كمك مي كند تا در شرايط نامساعد آب و هوايي شركت كنند. صادقانه بگويم ، فكر نمي كنم كسي پاسخ قطعي به سؤال شما داده باشد

Alysse ElHage: آنچه شما در اين مطالعه اندازه گيري نكرديد اين است كه آيا زوج هايي كه در كنار هم ماندند ، براي تقويت پيوند خود ، مانند مشاوره زناشويي يا فقط تلاش براي كار در كارها ، اقداماتي انجام دادند. به عبارت ديگر ، ما واقعاً نمي دانيم كه چرا اوضاع در ازدواجشان بهتر شده است ، غير از اين كه آنها در كنار هم ماندند. آيا اين چيزي است كه مي تواند در آينده اندازه گيري شود ، و آيا از اين نمونه امكان پذير است؟
پاول آماتو: تحقيقات نظرسنجي قبلي نشان داده است كه همسران كه از خدمات آموزش روابط استفاده مي كنند نسبت به ساير زوج ها از كيفيت روابط بهتر و ازدواج پايدار برخوردار هستند. با اين حال ، مطالعات ارزيابي فدرال اخير تأثير زيادي از اين خدمات بر زوجين كم درآمد نشان نمي دهد ، بنابراين ، ما هنوز در تلاش هستيم تا درك كنيم كه چگونه اين كار مي كند. ممكن است زوج هايي كه تعهد جدي به ماندن در كنار هم دارند ، به خصوص پذيراي آموزش روابط باشند. يا ممكن است كه آموزش روابط براي زوج هايي كه بيشترين نياز را دارند مفيد باشد. اي كاش در تحقيق خود از اين سوال پرسيده بوديم ، اما آموزش برنامه ريزي در دهه 1980 هنگامي كه ما برنامه ريزي مطالعه مي كرديم كمتر رواج داشت.
Alysse ElHage: نوعي از اين ايده در جامعه ما وجود دارد كه اگر شما در يك ازدواج خسته كننده يا ناخوشايند بمانيد ، همسر شما بعيد است تغيير كند و شما به احتمال زياد در پيري خود ناخوشايند خواهيد بود. و با اين حال ، هنگامي كه شما با زوج هايي كه مدت طولاني ازدواج كرده اند ، مي گذرانيد ، اغلب به نظر مي رسد آنها از انتخاب خود براي كنار هم بودن راضي هستند و در بسياري از موارد حتي براي آن خوشحال تر هستند. به نظر مي رسد اين نوع شواهد حكايتي با مطالعه شما تأييد شده است.
پاول آماتو: مطالعه ما (مانند بيشتر مطالعات) مبتني بر ميانگين ها است ، بنابراين بايد تشخيص دهيم كه در ازدواج هاي طولاني مدت طيف گسترده اي از نتايج براي همسران وجود دارد. برخي از زوج ها در ازدواج هايي باقي مي مانند كه به خصوص خوب نيستند و هيچ چيز بهتر نمي شود. زوج هاي ديگر دريافتند كه ازدواج هاي مشكل ساز با گذشت زمان بهبود مي يابد. آنچه از مطالعه ما مي توانيم بگوييم اين است كه شاد بودن ، به اشتراك گذاشتن فعاليتهاي مكرر با همسرتان ، و داشتن يك ازدواج صلح آميز بعد از 20 ، 30 يا 40 سال بسيار رايج است.
Alysse ElHage: به نظر شما بهترين فساد از اين مطالعه از نظر مزاياي ماندن در دوره ازدواج كه در حال حاضر بسيار سنگين است اما به دنبال آينده است؟
پل آماتو: برخي از ازدواج ها به شدت مشكل دارند و طلاق بهترين نتيجه در اين موارد است. با اين حال ، ما از كارهاي قبلي مي دانيم كه بسياري از طلاق ها پيش از اين با مشكلات جدي در رابطه روبرو نيستند. كسالت ، به جاي بدبختي ، بسياري از ازدواج هاي ناپايدار را مشخص مي كند. در اين موارد ، خيانت اغلب ماشه اي است كه باعث مي شود يكي از شركا به سمت اتحاديه خارج شود. در مقابل ، وقتي زوج ها در دوران سختي به هم مي چسبند ، به يكديگر وفادار مي مانند و به طور فعال براي حل مشكلات كار مي كنند ، نتايج مثبت بلند مدت (در حالي كه تضمين نمي شوند) متداول است.
تحقيقات ما نشان مي دهد كه نتايج مثبت براي زوجين در ازدواج هاي طولاني مدت يك هنجار است. برخلاف تصور بسياري از افراد ، كيفيت زناشويي به ناچار كاهش نمي يابد - تمايل به بالا بودن يا حتي پيشرفت در طول دهه ها دارد. اين دانش بايد بيشتر زوج ها را ترغيب كند تا با درجه اي از خوش بيني به آينده نگاه كنند.

منبع : sanykala

ثانيكالا


وقتي بيشتر ما گفتيم "من اين كار را مي كنم" ، احتمالاً تصور مي كرديم كه در يك اتحاديه سعادتمند پير مي شويم كه فقط با گذشت هر سال بهبود مي يابد. شايد ما خودمان را در 40 سال ديديم كه در ايوان جلوي خيابان تكان مي خورند و لبخند مي زنند كه نوه يا مادربزرگ هايمان در چمن جلوي آن بازي مي كنند. اما اين ديدگاه از خوشبختي پس از آن مي تواند پنج تا 10 سال از ازدواج كدر شود ، زيرا مسئوليت هاي كار و زندگي خانوادگي بر ما تأثير مي گذارد ، و زمان كيفيت با هم به طور طبيعي كاهش مي يابد. به تعداد خوبي از دوستان متاهل ما كه در اين زمان شروع به طلاق مي كنند ، بيفزاييد و فرهنگي كه عمدتاً زوج هاي ازدواج طولاني مدت را به عنوان دشمنان مشاجره به جاي دوستداران وفادار به تصوير مي كشد ، و سعادت زناشويي احتمالاً اولين چيزي نيست كه به ذهن خطور مي كند. وقتي تصور مي كنيم براي يك عمر با هم باشيم.
به نظر مي رسد بيشتر تحقيقات قبلي از اين فرضيه كه ازدواج به طور كلي در گذر زمان در كيفيت كاهش مي يابد ، حمايت مي كند. با اين حال ، يك مطالعه جديد جالب به رهبري جامعه شناس پال آماتو اين اسطوره را به چالش مي كشد كه زوج هايي كه ازدواج مي كنند ، به خاطر اتحاديه ناخوشايند يا حداقل خسته كننده در سالهاي طلايي خود به سر مي برند.
مطالعه "تغيير در روابط همسران در دوره زندگي زناشويي" ، بي نظير است زيرا اولين كسي است كه مي تواند مسيرهاي روابط همسران را كه در آخر ازدواج كرده اند با كساني كه در نهايت طلاق مي گيرند ، مقايسه كند و يكي از معدود مواردي است كه دهه ها دنبال زوج ها مي رود. ، اين بدان معناست كه تعداد قابل توجهي از زوجين را در ازدواجهاي طولاني مدت شامل مي شد. دكتر آماتو و همكار وي اسپنسر جيمز از دانشگاه بريگام يانگ از شش موج داده از 20 سال بي ثباتي زناشويي در طول زندگي دوره زندگي استفاده كردند تا اندازه گيري كنند كه چگونه سه ويژگي مشترك كيفيت زناشويي (خوشبختي ، فعاليتهاي مشترك و اختلاف نظر) تغيير يافته است. به مرور زمان براي زوج هايي كه در اين مطالعه قرار گرفته اند ازدواج كرده و براي كساني كه طلاق گرفته اند.
آنها دريافتند كه در حقيقت كيفيت زناشويي براي زوجيني كه شكافته نيستند ، در طول سالها بهبود مي يابد. به طور خاص ، اگرچه خوشبختي زناشويي در سالهاي اوليه ازدواج اندكي كاهش يافت ، اما بعد از گذشت حدوداً 20 سال براي اكثر زوجين متاهل ديرينه بهبود يافت ، در حالي كه اختلاف نظر به طور مداوم با گذشت زمان بهبود مي يابد. فعاليت هاي مشترك - مانند تفريح ​​، غذا خوردن شام يا بازديد از دوستان با هم - پس از گذشت حدود 20 سال ، با وجود افت سال هاي اوليه ، نيز بهبود يافته است. نويسندگان خاطرنشان مي كنند كه "تقريباً نيمي از همه ازدواج ها يك عمر طول مي كشد ، و چشم انداز طولاني مدت بيشتر اين ازدواج ها خوش بين است ، با خوشحالي و تعامل بسيار زياد و اختلاف نظر رو به زوال است."
من اين فرصت را داشتم كه با برخي از يافته هاي اين مطالعه با پل آماتو ، كه آرنولد و بت هافمن امريتوس استاد جامعه شناسي خانواده و جمعيت شناسي در دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا است ، بحث كنم. مصاحبه زير براي شفاف سازي ويرايش شده است.
Alysse ElHage: مطالعه شما از نظر زوجيني كه به آنها نگاه كرده ايد و به طور خاص چگونه آنها را گروه بندي كرده ايد با مطالعات كيفيت زناشويي قبلي متفاوت است. چرا اين تفاوت از نظر رويكرد شما به مطالعه و يافته هاي شما مهم بود؟
پاول آماتو: مطالعه ما براساس نمونه 20 ساله و طولي منحصر به فرد از 1617 همسر انجام شد. اين مطالعه از سال 1980 تا 2000 انجام شد ، بنابراين داده ها اخير نيستند. اما اين طولاني ترين مطالعه تفصيلي درباره ازدواج است كه ما داريم. و هيچ دليلي وجود ندارد كه فرض كنيم مسيرهاي كيفيت روابط امروز متفاوت از دهه هاي 1980 و 1990 است.

ما نمونه را به چند روش تقسيم كرديم ، اما مهمترين تقسيم بندي شامل جدا شدن زوج هايي بود كه سرانجام از كساني كه در كنار هم بودند جدا شدند. اگر همه را جمع كنيد (كه مطالعات قبلي انجام داده اند) ، ميانگين سطح كيفيت زناشويي با گذشت زمان كاهش مي يابد. دليلش اين است كه زوج هايي كه به سمت طلاق مي روند ، به طور فزاينده اي پريشان مي شوند و اين بر ميانگين كلي تأثير مي گذارد. يافته هايي از اين دست بسياري از محققان را به اين نتيجه رسانده است كه كيفيت زناشويي ناگزير با گذشت زمان رو به زوال مي رود. اما اگر روي زوج هايي كه در كنار هم قرار دارند ، تمركز مي كنيد و اكثريت آن است ، ميانگين سطح كيفيت زناشويي كاهش نمي يابد. درعوض ، شادي زناشويي به طور متوسط ​​نسبتاً بالا است و اختلافات زناشويي بطور قابل توجهي كاهش مي يابد.
Alysse ElHage: حداقل يكي از بخش هاي جالب اين مطالعه اين است كه نمونه شما شامل 205 زوجي است كه تا پايان مصاحبه هاي مطالعه 40 سال يا بيشتر ازدواج كرده اند. اين زوج هاي متاهل ديرينه چقدر براي اين يافته ها ارزش داشتند؟
پاول آماتو: زوجين در ازدواجهاي طولاني مدت براي مطالعه ما ضروري بودند. بيشتر مطالعات طولي در مورد كيفيت زناشويي روي دوره اوليه متمركز بوده است - معمولاً در پنج سال اول. ما درمورد تجربه همسران بعد از 20 ، 30 يا 40 سال از ازدواج ، چيزهاي كمتري مي دانيم. همانطور كه معلوم است ، اكثر آنها بسيار خوشحال هستند!
Alysse ElHage: شما اشاره كرديد كه پنج سال اول كانون مطالعات قبلي بوده است. به ياد دارم كه وقتي تازه متولد شده بودم به من گفتند: "چند سال اول سخت ترين است. اگر فقط مي توانيد در اين سال هاي ابتدايي گذر كنيد ، شانس بهتري براي ساخت آن داريد. "آيا درست است كه چند سال اول بسيار مهم است و آيا به همين دليل است كه مطالعات قبلي تمايل داشتند به سال هاي اوليه ازدواج توجه كنند؟
پل آماتو: سوال خوبي است. حداقل سالهاي ازدواج حداقل بالاترين ميزان طلاق ، حداقل پس از سال اول يا همين حدود است. در سال اول ازدواج افراد زيادي طلاق نمي گيرند. اما پس از آن ، احتمال طلاق به سرعت بالا مي رود. هرچه افراد طولاني تر ازدواج كنند ، احتمال طلاق بيشتر مي شود. اما سالهاي اخير افزايش طلاق در ازدواجهاي طولاني مدت را نشان داده است ، بنابراين خطر هرگز از بين نمي رود.
دليل اينكه اكثر مطالعات قبلي در پنج سال اول متمركز شده اند ، بخشي از آن است كه اين سالها به ويژه بحراني و جالب است ، اما همچنين به دلايل عملي. انجام تحقيقات طولي دشوار و گران است. هر چه مدت زمان بيشتري از زوجها پيروي كنيد ، هزينه هاي شما بيشتر مي شود و احتمال اينكه زوج ها را از طريق جذابيت از دست بدهيد بيشتر است - بايد براي رديابي آنها (تلاش زياد مردم) و ايجاد انگيزه براي مشاركت در آنها تلاش كنيد. مطالعات زيادي وجود ندارد كه افراد را تا 20 سال دنبال كند.
هنگامي كه زوجين در اوقات دشوار به هم مي چسبند ، به يكديگر وفادار بمانيد ، و به طور فعال براي حل مشكلات كار مي كنيد ، نتايج بلند مدت مثبت (در حالي كه تضمين نشده اند) رايج است.
Alysse ElHage: ما از تعدادي از مطالعات اخير مي دانيم كه آمريكايي هايي كه تحصيلات دانشگاهي دارند احتمال ازدواج بيشتر ، بچه هايي در ازدواج و داشتن ازدواج در مقايسه با آمريكايي هاي با تحصيلات كمتر دارند. با اين حال ، در مطالعه خود ، هيچ تفاوتي از نظر كيفيت زناشويي بين زوجين تحصيل كرده و غير دانشگاهي تحصيل نكرده ايد. اين يافته را براي ما توضيح دهيد - چرا هيچ تفاوتي ندارد؟
درست است كه زوج هاي تحصيل كرده در دانشگاه ها نسبت به زوج هايي كه تحصيلات كمتري دارند (حداقل در ايالات متحده و اكثر كشورهاي غربي) ازدواج هاي پايدار دارند. اما تحقيقات قبلي ، از جمله خود ما ، تنها تفاوت هاي جزئي در خوشبختي زناشويي بين اين گروه ها را نشان مي دهد. يافتن ثبات ممكن است نشان دهنده گرايش زوجين تحصيل كرده با وجود تنش زناشويي در كنار هم باشد. شايد زوجين تحصيل كرده داراي انعطاف پذيري اقتصادي و پشتيباني اجتماعي بيشتري باشند - منابعي كه به آنها كمك مي كند تا در شرايط نامساعد آب و هوايي شركت كنند. صادقانه بگويم ، فكر نمي كنم كسي پاسخ قطعي به سؤال شما داده باشد

Alysse ElHage: آنچه شما در اين مطالعه اندازه گيري نكرديد اين است كه آيا زوج هايي كه در كنار هم ماندند ، براي تقويت پيوند خود ، مانند مشاوره زناشويي يا فقط تلاش براي كار در كارها ، اقداماتي انجام دادند. به عبارت ديگر ، ما واقعاً نمي دانيم كه چرا اوضاع در ازدواجشان بهتر شده است ، غير از اين كه آنها در كنار هم ماندند. آيا اين چيزي است كه مي تواند در آينده اندازه گيري شود ، و آيا از اين نمونه امكان پذير است؟
پاول آماتو: تحقيقات نظرسنجي قبلي نشان داده است كه همسران كه از خدمات آموزش روابط استفاده مي كنند نسبت به ساير زوج ها از كيفيت روابط بهتر و ازدواج پايدار برخوردار هستند. با اين حال ، مطالعات ارزيابي فدرال اخير تأثير زيادي از اين خدمات بر زوجين كم درآمد نشان نمي دهد ، بنابراين ، ما هنوز در تلاش هستيم تا درك كنيم كه چگونه اين كار مي كند. ممكن است زوج هايي كه تعهد جدي به ماندن در كنار هم دارند ، به خصوص پذيراي آموزش روابط باشند. يا ممكن است كه آموزش روابط براي زوج هايي كه بيشترين نياز را دارند مفيد باشد. اي كاش در تحقيق خود از اين سوال پرسيده بوديم ، اما آموزش برنامه ريزي در دهه 1980 هنگامي كه ما برنامه ريزي مطالعه مي كرديم كمتر رواج داشت.
Alysse ElHage: نوعي از اين ايده در جامعه ما وجود دارد كه اگر شما در يك ازدواج خسته كننده يا ناخوشايند بمانيد ، همسر شما بعيد است تغيير كند و شما به احتمال زياد در پيري خود ناخوشايند خواهيد بود. و با اين حال ، هنگامي كه شما با زوج هايي كه مدت طولاني ازدواج كرده اند ، مي گذرانيد ، اغلب به نظر مي رسد آنها از انتخاب خود براي كنار هم بودن راضي هستند و در بسياري از موارد حتي براي آن خوشحال تر هستند. به نظر مي رسد اين نوع شواهد حكايتي با مطالعه شما تأييد شده است.
پاول آماتو: مطالعه ما (مانند بيشتر مطالعات) مبتني بر ميانگين ها است ، بنابراين بايد تشخيص دهيم كه در ازدواج هاي طولاني مدت طيف گسترده اي از نتايج براي همسران وجود دارد. برخي از زوج ها در ازدواج هايي باقي مي مانند كه به خصوص خوب نيستند و هيچ چيز بهتر نمي شود. زوج هاي ديگر دريافتند كه ازدواج هاي مشكل ساز با گذشت زمان بهبود مي يابد. آنچه از مطالعه ما مي توانيم بگوييم اين است كه شاد بودن ، به اشتراك گذاشتن فعاليتهاي مكرر با همسرتان ، و داشتن يك ازدواج صلح آميز بعد از 20 ، 30 يا 40 سال بسيار رايج است.
Alysse ElHage: به نظر شما بهترين فساد از اين مطالعه از نظر مزاياي ماندن در دوره ازدواج كه در حال حاضر بسيار سنگين است اما به دنبال آينده است؟
پل آماتو: برخي از ازدواج ها به شدت مشكل دارند و طلاق بهترين نتيجه در اين موارد است. با اين حال ، ما از كارهاي قبلي مي دانيم كه بسياري از طلاق ها پيش از اين با مشكلات جدي در رابطه روبرو نيستند. كسالت ، به جاي بدبختي ، بسياري از ازدواج هاي ناپايدار را مشخص مي كند. در اين موارد ، خيانت اغلب ماشه اي است كه باعث مي شود يكي از شركا به سمت اتحاديه خارج شود. در مقابل ، وقتي زوج ها در دوران سختي به هم مي چسبند ، به يكديگر وفادار مي مانند و به طور فعال براي حل مشكلات كار مي كنند ، نتايج مثبت بلند مدت (در حالي كه تضمين نمي شوند) متداول است.
تحقيقات ما نشان مي دهد كه نتايج مثبت براي زوجين در ازدواج هاي طولاني مدت يك هنجار است. برخلاف تصور بسياري از افراد ، كيفيت زناشويي به ناچار كاهش نمي يابد - تمايل به بالا بودن يا حتي پيشرفت در طول دهه ها دارد. اين دانش بايد بيشتر زوج ها را ترغيب كند تا با درجه اي از خوش بيني به آينده نگاه كنند.

منبع : sanykala

ثانيكالا

برچسب ها بهتر شدن ازدواج ,
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 32
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 51
  • بازدید سال : 103
  • بازدید کلی : 111111
  • <
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه